زنده رود، مرده از بیداد زندگان

به گزارش وبلاگ شریان، هزاران سال است که زاینده رود در دشت های اصفهان جاریست و به برکت حضور آن، زندگی در این بخش از زمین جریان دارد. تقدیر خداوند وجود و حضور این سرچشمه ی خیر و برکت را رقم زده و مام طبیعت هیچ گاه به نعمات فراوان آن در شهر و دیار اصفهان حسد نبرده است، لیکن اصفهانی که به لطف و صفای وجود این رود آرام، تحسین همه بیگانگان را برانگیخته است، چرا باید قربانی اشتباهات برنامه ریزان شود و زنده رود آن پس از هزاران سال زندگی، اکنون به مرده رود بدل

زنده رود، مرده از بیداد زندگان

زنده رود، مرده از بیداد زندگان

نویسنده:مسعود برهانی (1)

هزاران سال است که زاینده رود در دشت های اصفهان جاریست و به برکت حضور آن، زندگی در این بخش از زمین جریان دارد. تقدیر خداوند وجود و حضور این سرچشمه ی خیر و برکت را رقم زده و مام طبیعت هیچ گاه به نعمات فراوان آن در شهر و دیار اصفهان حسد نبرده است، لیکن اصفهانی که به لطف و صفای وجود این رود آرام، تحسین همه بیگانگان را برانگیخته است، چرا باید قربانی اشتباهات برنامه ریزان گردد و زنده رود آن پس از هزاران سال زندگی، اکنون به مرده رود بدل گردد؟ این نوشته در واقع گریزی است بر کم لطفی هایی که به مردم این شهر و دیار روا داشته شده و سعی در تحلیل وضع موجود نموده است و البته قضاوت با خوانندگان محترم است. باشد که با همت همه ی دلسوزان کشور بلای خانمان سوز خشکی از زنده رود زیبا رخت بربندد.

تاریخ سخن می گوید

مانند هر رودخانه ی دیگر در هر جای دیگر دنیا، از گذشته های بسیار دور، آب این رود بر اساس جریان طبیعی خود در دشت های پایین دست مورد استفاده قرار می گرفته است. این دشت ها اکنون به علت مرزبندی های سیاسی از سراب جدا شده و 90 درصد آن در استان اصفهان قرار گرفته است.

ابن رسته در کتاب خود اعلاق النفسیه نام گذاری این رودخانه را از اردشیر بابکان می داند و تقسیم بندی آن را مطابق صورتی می داند که در آن موقع تنظیم شده، به نحوی که برای هر یک از روستاهای طول جهت تا رویدشت سهم معینی در نظر گرفته شده بود. بر اساس این مدرک، تقسیم بندی و تنظیم حق آبه های رودخانه ی زاینده رود مربوط به اوایل زمان ساسانیان یعنی بیش از 1700 سال پیش است. تقسیم بندی که بعدها به صورت کامل تر در زمان شاه طهماسب صفوی ثبت و تحت عنوان طومار شیخ بهایی موجود است. بر اساس این طومار آب زاینده رود به 33 سهم تقسیم گشت و حق آبه هر یک از روستاهای طول جهت به طور دقیق مشخص گشت. این تقسیم بندی بعدها نیز تا به امروز رعایت گشت و جالب آنکه گذشتگانی که به زعم برخی از روشنفکران امروزی از درایت تهی بوده اند، در این تقسیم بندی ها، حق آبه ی تالاب گاوخونی را که میراث طبیعی دنیای است رعایت می نموده اند. چیزی که در هیاهوی کنونی طرفداری از محیط زیست، سال هاست رعایت نمی گردد.

سهم اصفهان از زاینده رود چه اندازه است؟

از مجموع میانه حدود 1500 میلیون مترمکعب آب موجود در حوضه ی زاینده رود 800 میلیون مترمکعب طی جریان طبیعی از سرشاخه های عمدتاً موجود در استان چهارمحال و بختیاری وارد حوزه می گردد. در سال 1333 تونل اول کوهرنگ با هدف جبران کمبود آب استان اصفهان و با دریافت هزینه از حق آبه داران رودخانه حفر گشت که به طور میانه بیش از 300 میلیون مترمکعب به حجم رودخانه اضافه نمود. بعدها تونل های دوم کوهرنگ و چشمه لنگان نیز به آن اضافه شد که ورودی زاینده رود را به اندازه حدود 370 میلیون مترمکعب افزایش داد.

تمامی اسناد و مدارک تاریخی و قانونی اعم از طومار منتسب به شیخ بهایی با قدمتی 500 ساله و قوانین بعدی که مؤید این تقسیم نامه بودند، بعلاوه اسناد موجود در خصوص تقسیم آب تونل اول کوهرنگ نشان می دهد که حداقل 1100 مترمکعب از این آب متعلق به مردم شهرها و روستاهای استان اصفهان است. ولی آیا 1100 میلیون مترمکعب از این آب برای جمعیتی بالغ بر 4 میلیون نفر زیاد است؟ و چه اندازه از این آب صرفاً به وسیله مردم اصفهان مصرف می گردد؟

جدول 1 احتیاجهای مصرفی در حوضه ی آبخیز زاینده رود را نشان می دهد. با توجه به اینکه کمتر از دو سال با سال 1390 فاصله داریم، لذا آمار مربوط به این سال را ملاک قرار می دهیم.

همان گونه که ملاحظه می گردد بخش صنعت استان که فراوریات آن عمدتاً برق، فولاد و پتروشیمی است و در سراسر کشور (و نه تنها شهر و استان اصفهان) مورد استفاده قرار می گیرد، به تنهایی حدود 300 میلیون مترمکعب آب زاینده رود را به مصرف می رساند. از طرفی تالاب بین المللی گاوخونی به عنوان یک تالاب بین المللی احتیاجمند عزم ملی جهت بقاست و برای حفظ آن باید حق آبه ای به اندازه 70 میلیون مترمکعب تأمین گردد. این اندازه در واقع اختصاص به مردم کل کشور و دنیا دارد و مختص مردم اصفهان نیست. در نهایت بین 50 تا 70 میلیون مترمکعب تبخیر از سطح دریاچه و رودخانه که امری اجتناب ناپذیر است و از دسترس بهره برداران خارج می گردد. وقتی این مقادیر را جمع ببندیم، رقمی نزدیک به 450 میلیون مترمکعب را شامل می گردد. اندازهی که به مصرف مردم شهر و استان اصفهان نمی رسد، بلکه منافع آن نصیب کل کشور شده است.

به این رقم اضافه گردد آب رسانی به سایر شهرها نظیر یزد، میبد، اردکان، تفت، عقداً و در صورت تکمیل تونل سوم کوهرنگ، استان کرمان. اندازه این مصرف در حال حاضر کمتر از 100 میلیون مترمکعب در سال است که در آینده ی نزدیک، معادل ورودی آب تونل سوم کوهرنگ یعنی 250 میلیون مترمکعب در سال خواهد شد. این اندازه نیز به رقم 450 میلیون مترمکعب قبلی اضافه می گردد.

احتیاجها

سال 1381

سال 1390

سال 1400

احتیاج شرب

301

492

582

احتیاج صنعت

145

294

394

کشاورزی

4984

5550

5550

تبخیر از سطح دریاچه و رودخانه

-

50

50

محیط زیست

70

70

70

نفوذ

-

88

88

مصرف کل

5500

6545

6735

نتیجه: از 7/1 میلیارد مترمکعب آب ورودی از استان چهارمحال و بختیاری در سال 1390، سهم اختصاصی مردم استان اصفهان یک میلیارد مترمکعب است.

نکته ی قابل توجه: آمار ارائه شده مربوط به شرایط عادی است، ولی زمین در حال تغییر است. به گفته ی کارشناسان، طی 39 سال اخیر سرچشمه های زاینده رود 22 سال را با خشک سالی سپری نموده اند، یعنی خشک سالی به پدیده ای رایج تر از شرایط عادی تبدیل شده است، و نکته ی مهم و البته تأسف بار اینکه هر گونه کاهش ورودی ناشی از خشک سالی یا عوامل دیگر، به طور مستقیم بر سهم ساکنان حوزه و بقای تالاب گاوخونی اثر می گذارد و تأثیری بر آب مصرفی بخش صنعت یا آب رسانی سایر استان ها نخواهد گذاشت. به این خبر توجه نمایید:

خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا 88/3/9 : در سال آبی جاری، اندازه ورودی آب به دریاچه ی سد زاینده رود به رقم 800 میلیون مترمکعب کاهش یافته است که در مجموع همین اندازه نیز برای خروجی آب است که فقط به تأمین آب شرب و صنعت اختصاص یافته است.

کشاورزان اصفهانی در آخر صف

کشاورزان اصفهانی صاحب حق آبه ی زاینده رود هستند و طبق قانون هیچ مجوزی حق آن ها را سلب نمی کند، ولی این صاحبان حق، از رودخانه چه اندازه سهم می برند؟

پیش بینی می گردد که در سال 1390 از مجموع یک میلیارد مترمکعب آب اختصاصی مردم استان اصفهان، بیش از 350 میلیون مترمکعب به مصرف شرب خواهد رسید، یعنی تنها 650 میلیون مترمکعب به کشاورزی اختصاص خواهد یافت، و البته این اندازه، مربوط به شرایط عادی است. سابقه ی چهل سال اخیر نشان می دهد که از هر 5 سال، 3 سال را با خشکسالی سرشاخه ها روبرو بوده ایم که در چنین شرایطی اولین بخشی که از آب محروم می گردد، بخش کشاورزی است. تجربه ی سال آبی سال 87 نشان می دهد که سهم دریافتی کشاورزان تا به امروز کمتر از 100 میلیون مترمکعب بوده که در کنار افت شدید آب های زیرزمینی، موجب کاهش شدید سطح اراضی کشاورزی و بیکاری ده ها هزار نفر از زحمتکش ترین اقشار جامعه شده است.

در این شرایط سخت، سهم خواهی مسئولان استان بالادست حوزه، شرایطی را به وجود آورده که ادامه ی حیات شهر و دیار اصفهان را با مشکل جدی روبرو ساخته است و بیم آن می رود که فاجعه ای در سطح ملی به وقوع بپیوندد. براساس آمار رسمی مسؤولان استان چهارمحال و بختیاری، در حال حاضر مجوز برداشت 150 میلیون مترمکعب از آب زاینده رود در این استان صادر شده که با این حساب سهم دریافتی کشاورزان استان اصفهان به کمتر از 500 میلیون مترمکعب رسیده است و البته برکسی پوشیده نیست که اندازه واقعی برداشت آب در بالادست بسیار بیشتر از این اندازه است.

مردم بالادست چه صفایی دارند

در سال های اخیر زمزمه هایی از مسؤولان استان چهارمحال وبختیاری به گوش می رسید که این استان از بی آبی رنج می برد و مسؤولیت این مشکل را نیز به گردن استان اصفهان می انداختند. کنندگان این استان همیشه برنامه ریزی درازمدت خود را برگرداندن این حق مسلم مردم چهارمحال و بختیاری به آن ها و برداشت از آب رودخانه ی زاینده رود جهت جبران کم آبی استان اعلام می نمودند. در پی آن طی سه مرحله، مرزهای بین دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری با تحریک مسئوولان آن استان تغییر نمود و هدف این تغییر نیز نزدیک شدن به منابع آب موجود در سد و رودخانه ی زاینده رود بود. پیگیری این مسؤولان و کنندگان تا آن جا ادامه یافت که در بازدیدهای هیأت دولت از این استان، مهم ترین مشکل مردم استان، آب اعلام گشت و ماحصل آن، این تصمیمات بود:

ایران زمین - شنبه 6 اسفند 1384: رئیس جمهوری در جمع منتخبان استان چهارمحال و بختیاری: من خودم را مدیر آب استان چهارمحال و بختیاری می دانم. استان دار پی گیری کند. نباید زمین بدون آب در استان باقی بماند. روزنامه صبح صادق 1387: دستاوردهای دومین سفر هیأت دولت به چهارمحال و بختیاری تشریح شد، رئیس جمهور انتقال آب زاینده رود تا بروجن و شهرها و روستاهای بین راهی و .... را از دیگر مصوبات دهمین سفر استانی دولت برشمرد و گفت: در این جلسه دولت با حذف محدودیت سقف احتیاج آبی استان چهارمحال و بختیاری موافقت کرد تا هیچ طرح کشاورزی و پرورش ماهیان آبزی در این استان با مشکل محدودیت برداشت آب روبرو نگردد. کنندگان مجلس و مدیران استان همیشه در سخنان خود بر لزوم برداشت آب از رودخانه ی زاینده رود و رعایت عدالت در این امر تأکید نموده اند، به نحوی که پی گیری های مداوم ایشان منجر به اتخاذ تصمیماتی در هیأت دولت گشت. براساس بخشنامه ی سال 1384 کلیه ی شرکت های آب منطقه ای به استانی تبدیل شدند تا بتوانند بر اساس بندهای 10 و 11 این بخشنامه به امور اجرا و بهره برداری استان بپردازند. بدین ترتیب مسئوولان آب استان چهارمحال و بختیاری به بازنگری برخی از طرح های مدیریتی آب در حوضه ی زاینده رود اقدام نمودند. این امر موجب گشت تا مدیر آب منطقه ای استان چهارمحال و بختیاری به کرات با تأکید بر استقلال مدیریت آب در این استان، برنامه های ملی گذشته را قابل تنونظر بداند.

این اقدامات محدود به رودخانه و سد زاینده رود نشد و در حال حاضر بحث بر سر مالکیت تونل های کوهرنگ است:

ایبنا، آژانس خبری بختیاری - 14 مرداد 1388: رئیس مرکز تحقیقات منابع آب چهارمحال و بختیاری گفت: مدیریت آب منطقه ای استان اصفهان بر تونل های انتقال آب اول، دوم و سوم کوهرنگ غیرقانونی است. حسین صمدی گفت: در حالی مدیریت این تونل ها همچنان در اختیار آب منطقه ای اصفهان است که این تونل ها در محدوده ی چهارمحال و بختیاری قرار دارند و بر اساس قانون باید مدیریت آنان به این استان واگذار گردد. رییس مرکز تحقیقات منابع آب چهارمحال و بختیاری اضافه نمود: برای حفظ منابع آب زیرزمینی ضروری است که به طور کلی در استان چهارمحال و بختیاری برداشت آب زیرزمینی کاهش پیدا کند، و با مهار و کنترل، منابع آب سطحی به عنوان منابع جایگزین در این استان استفاده گردد.

این اقدامات موجب گشت که از 2 سال قبل، شرکت آب استان چهارمحال و بختیاری اقدام به واگذاری بی قید و شرط آب زاینده رود به متقاضیان نماید. این اجازه ی برداشت موجب نصب حدود 350 پمپ بزرگ (عمدتاً از نوع پمپ های 8 اینچی) که هر یک توان برداشت حدود 60 لیتر در ثانیه آب را از رودخانه دارند شده است. این آب به ارتفاعات بعضاً صخره ای و بسیار نامناسب جهت هرگونه فعالیت کشاورزی پمپ شده و جهت احداث باغ مورد استفاده قرار می گیرد. تخمین زده می گردد اندازه این برداشت معادل نصف آب دهی کنونی سد زاینده رود (حدود 30 مترمکعب ثانیه) باشد. البته هیچ کس آمار دقیقی از این برداشت که بعضاً نیز غیرقانونی است ندارد، زیرا به نفع هیچ یک از دستگاه های دست اندرکار این مسأله نیست، لیکن اطلاعاتی هرچند کلی به دست می آید که از آن جمله است:

ابتکار - روزنامه ی صبح ایران -87/9/24: رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان چهارمحال و بختیاری گفت: با تفویض اختیار برداشت آب به استان و توسعه ی باغات در سطح 50 هزار هکتار از اراضی، گام مهمی در تحقق توسعه ی پایدار کشاورزی، ایجاد اشتغال، فقرزدایی و افزایش کارایی این بخش برداشته شده است.

منابع آب استان

حجم تخلیه (میلیون متر مکعب)

دبی (متر مکعب در ثانیه)

آب های

سطحی

رودخانه بهشت آباد

588

6/18

رودخانه کوهرنگ

1477

8/46

رودخانه ونک

440

77/22

رودخانه کارون

2144

94

رودخانه بازفت

3194

68

رودخانه زاینده رود

800

4/25

رودخانه دز

740

23

جمع آب های سطحی

9383

57/298

آب های زیرزمینی

قنوات

196

2/6

چاه ها

487

4/15

جمع قنوات و چاه ها

683

6/21

ایبنا، آژانس خبری بختیاری - 14 مرداد 1388: رئیس مرکز تحقیقات منابع آب چهارمحال و بختیاری گفت: سالانه حدود 100 میلیون مترمکعب آب در چهارمحال و بختیاری برداشت می گردد، اما با اختصاص هایی که در سه یا چهار سال اخیر اجرا شده، این رقم به 150 میلیون مترمکعب رسیده است.

تب برداشت هرچه بیشتر از آب دریاچه و رودخانه ی زاینده رود موجب گشت تا استانداری استان چهارمحال و بختیاری اقدام به ارائه طرح احداث شهرک ویلایی شیدا در حاشیه ی سد کنند که به برداشت بیشتر آب از این دریاچه منجر خواهد گشت:

سایت خبری ایران توریسم - 14 آبان 1385: استاندار چهارمحال و بختیاری اجرای طرح گردشگری شهرک شیدا در حاشیه ی سد زاینده رود در 40 کیلومتری شمال شهرکرد را باعث رونق گردشگری و مالی این استان دانست. وی پیشرفت مطالعاتی این طرح را 40 درصد اظهار داشت و اضافه نمود: با اتمام یافتن مطالعات تا سه ماه آینده، عملیات احداث این شهرک شروع خواهد شد. وی وسعت این شهرک را بالغ بر دو هزار و پنجاه هکتار اظهار داشت و اضافه نمود: ایجاد یک هزار و هشتصد واحد ویلایی با وسعت هر پلاک 700 تا 2000 هزار مترمربع، مجموعه های گردشگری و احداث باغ در منطقه از مهم ترین طرح هایی است که با همکاری بخش خصوصی در این شهرک ایجاد خواهد شد.

گفتنی است این شهرک در حاشیه ی جنوبی سد زاینده رود در حال احداث است و به بهانه ی احداث این شهرک تعرضاتی نیز به ایستگاه تحقیقات آبخیزداری مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان شده که اثرات جبران ناپذیری بر عرصه های تحقیقاتی و ذخایر ژنتیکی موجود در این دستگاه وارد آورده است.

نمی توان از نظر دور داشت که این طرح به علت حساسیت های ایجاد شده در مردم و کنندگان استان چهارمحال و بختیاری ناشی از تصمیمات غلط مدیران استان اصفهان در دو دهه ی گذشته و ایجاد دهکده ی تفریحی چادگان بوده است. همه ی این اقدامات چه در استان اصفهان و چه چهارمحال و بختیاری به علت برداشت ذخیره ی ارزشمند آب سد و آلودگی ناشی از پساب این مجتمع ها، خطر جدی برای بهره برداران حقیقی این آب در پایین دست ایجاد می کند.

همسایه ی پر آب استان اصفهان از تشنگی رنج می برد؟

استان چهارمحال و بختیاری یکی از منابع عمده تأمین آب کشور است، به نحوی که در حدود 10 درصد آب سطحی کشور را تأمین می کند. جدول 2 منابع آب این استان را به تفکیک نشان می دهد.

همان گونه که ملاحظه می گردد، به طور میانه حدود9/4 میلیارد مترمکعب آب سطحی در این استان فراوری می گردد. از این اندازه 800 میلیون مترمکعب طی جریان طبیعی وارد رودخانه ی زاینده رود می گردد. با احداث تونل های اول و دوم کوهرنگ و چشمه لنگان در مجموع به اندازه 710 میلیون مترمکعب از رودخانه ی کوهرنگ و سرشاخه های دز به زاینده رود منتقل گشت و پیش بینی می گردد با احداث تونل سوم کوهرنگ 250 میلیون مترمکعب دیگر نیز به این اندازه اضافه گردد. با این اقدامات آب ورودی از استان چهارمحال و بختیاری به استان اصفهان به حدود 1/7 میلیارد مترمکعب می رسد که حدود 18 درصد از آب های سطحی این استان را شامل می گردد. مابقی این جریانات سطحی یعنی حدود 7/7 میلیارد مترمکعب (82 درصد) یا در همان استان مصرف می گردد و یا به رودخانه های استان خوزستان وارد می گردد و پس از استفاده در کشاورزی، صنعت و شرب آن استان وارد خلیج فارس می گردد.

هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد مردم ساکن در سرشاخه ای زاینده رود در طول تاریخ نسبت به قاعده و سنت تقسیم آب این رودخانه ادعایی داشته باشند. این امر ناشی از طبیعت این منطقه است. استان چهارمحال و بختیاری در حدود 1/6 میلیون هکتار وسعت دارد که از این اندازه بیش از 80 درصد را منطقه ها کوهستانی تشکیل می دهد. چنانچه شیب را عامل اصلی مشخص شایستگی یک زمین برای کشاورزی بدانیم، با احتساب اراضی تحت تأثیر آب و تأسیسات و مراتع، به سختی می توان 200 هکتار زمین قابل کشت در این استان تفکیک نمود. بخش وسیعی از این اراضی با توجه به میانه بارندگی زیاد، به کشت دیم اختصاص دارد، و مابقی این اراضی چنانچه راندمان آبیاری مناسب باشد احتیاج به آبی کمتر از یک میلیارد مترمکعب دارد. این احتیاج اکثراً از منابع آب زیرزمینی تأمین گردد، در یک شرایط ایده آل که البته دست نیافتنی است، نیم میلیارد مترمکعب آب سطحی را به مصرف می رساند. به این اندازه اضافه می کنیم آب مورد احتیاج برای شرب و صنعت را که با توجه به جمعیت ساکن در این استان، به سختی به 200 میلیون مترمکعب می رسد. سؤالی که در این جا پیش می آید این است که آیا تمام این آب باید از زاینده رود تأمین گردد؟

آیا همه ی آب های کشور به زاینده رود می ریزد؟

آمارها نشان می دهد که مجموع آب سطحی ورودی به استان خوزستان در سال چیزی حدود 34 میلیارد مترمکعب است که از این اندازه تنها 910 میلیون یعنی کمتر از 3 درصد آن به سمت دشت های داخلی منحرف می گردد. نمی توان منکر تأثیرات موضعی این اندازه آب در آب دهی رودخانه ی کارون شد. ولی آیا با مدیریت صحیح بهره برداری از آب های جاری موجود در این استان نمی توان مشکل شوری و کم آبی شهرهای خوزستان را رفع نمود؟ آیا کسی توجهی به اثرات طرح های کشاورزی و صنعتی نظیر نیشکر هفت تپه بر منابع آب این رودخانه ها دارد؟

بعلاوه همان طور که قبلاً ذکر گشت، از مجموع حدود 10 میلیارد مترمکعب آب فراوریی در استان چهارمحال و بختیاری تنها یک میلیارد مترمکعب به مصرف مردم استان اصفهان می رسد. پس چرا همه ی فریادها بر سر مردم اصفهان بلند است؟

آیا این بحران خودساخته را چاره ای هست؟

رودخانه ی زاینده رود بی هیچ مسئله ای با ورودی طبیعی خود احتیاجات ساکنان حوزه را برآورده می نموده است، لیکن تحمیل مصارف اضافه و ایجاد تقاضاهای نو با صدور انواع مجوزهای برداشت کشاورزی، صنعت و شرب موجب کاهش سهم حق آبه داران سنتی از این رودخانه شده است. این تقاضاها اکنون باید پاسخ داده گردد. اکنون مردم چهارمحال و بختیاری، یزد، کاشان و کرمان از این آب سهم می خواهند. این سهم خواهی در حال تبدیل شدن به یک بحران ملی و سیاسی است و چنانچه مسئولان، خودنموده را تدبیر نکنند، زبانه های آن دامن گیر همگان خواهد شد.

بسیاری از کارشناسان با انتقال بین حوزه ای آب مخالف اند، لیکن در شرایطی مانند آنچه در آن قرار داریم چاره ای جز این نیست. گزینه ی انتقال آب بهشت آباد می تواند راهگشا باشد، و البته با توجه به این واقعیت اساسی که از این پس هیچ انتظار نوی ایجاد نگردد. مسئولان باید بدانند که هر اکوسیستمی دارای ظرفیت مشخصی است و چنانچه بیش از ظرفیت به آن تحمیل گردد، شرایط از حالت تعادل خارج خواهد شد. عاملی که در گذشته موجب نابودی بسیاری از تمدن ها مانند بابل، ایندوس و مایا شده و اثرات آن را در جوامع کنونی در جمعیت های چند ده میلیونی شهرهای بمبئی، ریودوژانیرو و چنین جمعیت هایی را ندارد، پس باید از اکنون به فکر جبران اشتباهات بود و توسعه را در تعادل دید.

پی نوشت

1-دانشجوی دوره ی دکترای تخصصی منابع طبیعی دانشگاه تهران، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان.

منبع:ماهنامه فنی - تخصصی دانش نما 175 - 174

منبع: راسخون

به "زنده رود، مرده از بیداد زندگان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "زنده رود، مرده از بیداد زندگان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید